وقتی تو نیستی
نه هست های ما چونان که بایدند ، نه باید ها
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم
عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره می کنم ، باشد برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم ، روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هر چه باشد ، روزی شبیه دیروز ، روزی شبیه فردا ،
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند ،
شاید امروز نیز روز مبادا باشد.
وقتی تو نیستی
نه هست های ما چونان که بایدند ، نه باید ها
هر روز بی تو روز مبادا ست
آینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند
آینه ها که دعوت دیدارند ، دیدارهای کوتاه
از پشت هفت دیوار
دیوار های صاف ،
دیوارهای شیشه ای شفاف
دیوار های تو ،
دیوارهای من ،
دیوارهای فاصله بسیارند.
آه.......
دیوارهای تو همه آینه اند ، آینه های من همه دیوارند
قیصر امین پور
|